نوع مقاله: علمی پژوهشی
مولفان: سید سعید قاضی طباطبایی، احمدعلی خائف الهی
چکیده: تحقیق مذکور نشان میدهد که در فرهنگ سازمانی ایرانی، رابطه فرد با فرد بر رابطه منصب با منصب اولویت دارد.بر خلاف الگوی ساختاری آقای وبر، کارکنان ایرانی در درجه اول به رابطه فردی با شخصیت واقعی مدیر اهمیت میدهند.فقط در صورت پذیرش مدیر از طرف مرئوس، آن هم با توجه به الگوهای اجتماعی-ارزشی، برقراری رابطه با منصب او اثربخش خواهد بود.
در همین راستا، در بخشی از این مقاله اشاره میکند که تجربه چشمگیر چنین مدیریتی را در دوران حماسه دفاع مقدس می توان به وضوح مشاهده کرد. ارتشهای کلاسیک نمونه های تاریخی ساختار سلسله مراتب وبری هستند. در شرایط جنگ تحمیلی که ارتش کلاسیک اعلام ناتوانی می کرد، ارتش مردمی، بدون استفاده موثر از این ابزار مدرن و با تکیه بر انگیزش نیروی انسانی کارساز آمد. نوع رابطه فرمانده بسیج و سپاه پاسداران با سربازان یک الگوی کاملا غیر وبری است. یک فرمانده بسیجی به لحاظ شخصیت، در ساختار ارزشهای اخلاقی انسانی، دارای مرتبه و شأن است، نه به لحاظ نوع یونیفورم و تعداد ستاره های فلزی که بر شانه لباس او دوخته شده است. فرمان یک فرمانده بسیجی به سبب احترام فردی او اطلاعت می شود، نه به لحاظ مقام سازمانی او. آیا می توان تصور کرد که یک فرمانده بسیجی دارای خصوصیات اخلاقی منفی باشد و هنوز همان درجه از فرمانبری از افراد خود را انتظار داشته باشد؟ فضای فرهنگی حاکم بر همه سازمانهای ایرانی همان فرهنگ اصالت انسان و رابطه فردی انسانی است.
فصلنامه مدرس، شماره 10، 1378، صص 169-184